گناهان که بمانند، عباداتمم یه عبادتی نیستن
یعنی در یه جمله دستم خالی خالیه
دلمو اما خوش کردم به دو چیز:
١. روایت داریم که دونفر بر زمین نخواهند بود، مگر اینکه یکیشون حجت خداست (زمین خالی از حجت نیست)
پس خواه ناخواه من در (یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه) با ولی خدا همسفرم!
از آداب سفر هم یکیش اینه که طرف چیزی داره به کناریشم بده
و اولیاء الهی اولی برای رعایت این آدابند!
منتظرم امروز وفردایی سفره شون رو باز کنن و بی نصیب نذارندمون
٢. مضمون شعر امیر علیه السلام بر کفن سلمان که میفرماین:
میت میهمانیه که پس از سال ها سفر پرمشقت بر کسی مثل خداوند غنی بنده نواز وارد شده! این از یه طرف.
از طرفی بر میزبان کریم و غنی هم جسارته اون هم چه جسارت عظیمی! که میهمان به همراه خودش زاد و توشه ای بخواد اورده باشه!!
آره دلم خوشه به ادب سفر و ادب میزبانی از طرف خدا و ولی خدا
درباره این سایت